عرفانعرفان، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

نفس مامان و بابا

مهمون

1393/6/15 15:30
نویسنده : مامان عرفان
150 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش عمو احمد و خاله الهام اومدن خونمون.برات یه گاو قرمز آورده بودن خیلی دوسش داری٬هر روز که از خواب بلند میشی میری سراغش به کمکش بلند میشی و سعی میکنی بری سوارش بشینیلبخند 

 

دستشون درد نکنهقلب این چند روزی که اینجا بودن خییلی بهمون خوش گذشت٬یه روزش رفتیم روستای قلات کنار رود.کلی آتیش درست کردیم آخه عمو احمد آتیش درست کردنو خیلی دوس دارهنیشخند 

دیروز عصر حرکت کردند به سمت قم٬وقتی راهیشون کردیم و برگشتیم خونه من و بابایی خییلی حالمون گرفته بودناراحتناراحت آخه وقتی با همیم خیلی بهمون خوش میگذره و از اینکه رفته بودند ناراحت بودیم!

امیدواریم به اونها هم خوش گذشته باشهقلب

پسندها (1)

نظرات (1)

الهام
2 آذر 93 21:37
مرسیییی مامان مرضیه.به ماهم خیلی خوش گذشت و دوست داشتیم بیشتر پیشتون بمونیم
مامان عرفان
پاسخ
ایشالله که بازم بیاید و جاهای بیشتری بریم بگردیم مخصوصاً آبشار