هدیه ی نگارجون
روز پنجشنبه بود که عمو سید و خانمش مهدیه خانم و نگارجون به همراه پدر و مادر گرامیشون تشریف آوردن خونمون٬دو روز مهمونمون بودن.
نگارجون برای پسر گلم یه کامیون بزرگ خیلی خوشگل و یه بسته بزرگ ویفر موزی آورده بود٬دست گلش درد نکنه. شما هم که از کامیون خیلی خوشت اومده و سوارش میشی و با پا خودتو میکشی جلو.همش میگی کامیونو عمو سید آورده...
عصر همون روز با هم رفتیم گردنه ی بیژن ولی اونجا هوا خیلی سرد بود و باد شدید میومد بخاطر همین از ماشین پیاده نشدیم و اومدیم پایین تر توی آلاچیق های پارک بندون نشستیم و چایی و شیرینی و میوه خوردیم٬شما و نگار خانم هم یه کم تاب بازی کردین
نگهبان پارک دوتا سگ بزرگ داشت که به یه درخت بسته بودشون و از وقتی رفتیم تا برگشتیم پارس میکرد!شما هم ازش خوشت اومده بود و کلی ذوق میکردی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی